اوضاع اين روزامون
سلام و صد سلام به ني ني گلم. جونم برات بگه 5-6 روزي خونه مامان اينا بودم خيلي سرد بود خيلي كه مي گم يعني خيلي ها........ و اينكه كمردرد داشتم شديد مامانم 2 تا زفت تهيه كرد داد بهم كه به كمرم بزنم بعد پ.ر.ي.و.د.ي كمردردام كم بشه قوي باشم و آماده اومدن توي نازنين. همزمان با رفتن من به خونه پدري بابايي هم رفت يزد و ثبت نام كرد و الان دنبال خونس.ظهري زنگ زد گفت يه خونه خوب گير آورده مي خوان قولنومه بنويسن. پيگير پروژه كاري هم هست. خلاصه خيلي دلم تنگ همسري هست.......... اول خبراي خوبو دادم خبر بده كه باعث رسوايي اينجانب ميشه رو آخر بگم و اون اينكه امروز من از آئين نامه به خاطر يه اشتباه بيشتر رد شد...
نویسنده :
هما
15:06